۱۴۰۴.۰۴.۱۸

ما دو بار افسوس خوردیم یک بار برای ۱۲۳ نفری که اجل مهلت نداد تا فیلم را با حاج قاسم ببینند و یک بار هم برای مادر شهید هاشمی که فرصت نکرد فیلم را ببیند. اینها سخنان مجتبی فراورده تهیه‌کننده فیلم «اشک هور» است که درباره زمان ساخت این فیلم که بعد از فوت مادر شهید هاشمی بوده، مطرح کرده است.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، «اشک هور»، روایتی احساسی از انتظار ۲۲ ساله مادر شهید علی هاشمی است برای پیدا شدن پیکر فرزندش. این فیلم که محصول سازمان سینمایی سوره با مشارکت سیمافیلم است، به زندگی شهید علی هاشمی می‌پردازد و برشی از روزهای پایانی زندگی این فرمانده بزرگ دوران دفاع مقدس را روایت می‌کند و مهدی جعفری کارگردانی و مجتبی فراورده تهیه‌کنندگی آن را به عهده داشته است.

چه شد که سراغ چنین سوژه‌ای رفتید؟ 

زمانی که در حوزه دفاع مقدس کار می‌کنید، به دنبال چنین قصه‌هایی که درباره‌ فراق است می‌گردید. اما پایه اصلی شکل‌گیری قصه اشک هور تقدیر بود. 

یکی از نکات مهم در پرداختن به شهدا و خانواده‌هایشان، پذیرش خود خانواده است. یعنی اینکه خانواده‌ شهید برای ساخت فیلم درباره‌ شهیدشان مقاومت نکنند. در جشنواره امسال هم فیلم‌هایی داریم که خانواده‌ها راضی نبودند و به همین دلیل اسم شخصیت‌ها یکی نبود. برخورد خانم هاشمی برای ساخت فیلم چطور بود؟ 

درباره‌ این سؤال شما، چند زاویه دید وجود دارد. اولین نکته این است که قهرمانان ملی تا جایی به خانواده ارتباط و تعلق دارند یعنی بعد از آنکه تبدیل به قهرمان ملی می‌شوند، خانواده دیگر نمی‌تواند زیاد در سرنوشت آن‌ها دخیل باشد. البته این به معنای این نیست که خانواده را نباید مجاب و راضی کرد. ما در ابتدای کار به خدمت خانواده محترم شهید هاشمی رفتیم. آن زمان مادر ایشان در قید حیات بود. با مادرشان و برادرانشان صحبت کردیم. این اتفاق حدوداً سال گذشته در شهریور ماه رخ داد. با خانم محترمشان و فرزندانشان گفت‌وگو کردیم و ارتباطمان مستمر بود. چیزهایی که الان در فیلم موجود است، در هیچ کتاب و سندی پیدا نخواهید کرد. این‌ها خاطرات فردی دختر خانمشان، آقا پسرشان یا همسرشان بوده که تعریف کردند و ما آن‌ها را وارد فیلم کردیم. ارتباطمان خیلی مستمر بود، حتی موقع فیلمبرداری هم از آن‌ها دعوت کردیم. ما در جزیره مینو بودیم و این عزیزان در اهواز بودند. وقتی رضا سامری را در نقش علی هاشمی دیدند، بغضشان ترکید و فضای عجیبی برایشان به وجود آمد. دیروز هم به دلیل بار عاطفی فیلم، صلاح نمی‌دانستم فیلم را با مخاطب ببینند. لذا فضایی را برایشان مهیا کردیم و به طور خصوصی فیلم را دیدند. من از این تصمیم خیلی راضی هستم و برخلاف صحبت‌های دیگران، به‌نظرم تصمیم بسیار درستی بود. خیلی‌ها به من می‌گفتند این کار را نکن، اما من گفتم این کار را می‌کنم، چون باید اول خانواده شهید فیلم را ببینند. منطق من برای فیلم در مورد خانواده شهدا این است که خانواده شهید باید راضی باشند. باقی مردم مواجهه‌ دیگری با فیلم دارند. آن‌ها هرچند ساعت یک فیلم با حس و حالی متفاوت می‌بینند. اما برای خانواده شهید این‌گونه نیست. آن‌ها با این فیلم پیوند می‌خورند و عجین می‌شوند. لذا آن‌ها باید راضی باشند. درباره‌ «اشک هور» هم، خانواده‌ شهید فیلم را دیدند و خیلی ابراز رضایت داشتند. دختر محترمشان بعد از تشکر گفت: «من هیچ‌وقت شما را نمی‌بخشم.» گفتم چرا؟ گفت: «برای اینکه تمام لحظات کتمان شده‌ شهادت پدرم در زندگی‌ام را به یادم انداختید. اما این نافی تشکر من از شما نیست.» لذا بهتر است خانواده شهدا در تصویر کردن آن قصه دخیل باشند. 

«اشک هور» قرار است تبدیل به سریال شود. لطفاً درباره‌ جزئیات سریال توضیح دهید. 

سریال از سال ۶۱ شروع می‌شود، از زمانی که جنگ به بن‌بست مطلق رسیده بود و هر عملیاتی که انجام می‌دادیم با شکست مواجه می‌شد. فرماندهان جنگ تصمیم گرفتند معبری برای ادامه جنگ بگشایند. این ماموریت توسط محسن رضایی به علی هاشمی واگذار شد. آن‌ها یک سال تمام فضای ناشناخته‌ای مثل هورالعظیم را در مساحت ۴۵۰۰ کیلومترمربع شناسایی و همزمان ادوات مورد نیاز را طراحی و تولید کرده و عملیات خیبر را برنامه‌ریزی کردند. قصه ما از سال ۶۱ شروع می‌شود و تا سال ۸۹ ادامه می‌یابد، یعنی تقریباً ۳۰ سال. تمرکز اصلی سریال روی قرارگاه نصرت است. این قرارگاه کار بسیار منحصربه‌فردی انجام داد، از جمله شناسایی در داخل خاک عراق و جذب نیروهای عراقی در العماره، القرنه، بغداد و جاهای دیگر. حتی الان رئیس پلیس العماره از بچه‌های نصر است. به نظرم، این قصه مغفول‌مانده‌ای از دوران دفاع مقدس است. 

درباره‌ جمع‌آوری مستندات مربوط به فیلم توضیح دهید. چون جمع‌آوری چنین اطلاعاتی کار بسیار سخت و زمان‌بری است. 

ما نزدیک به ۴۰ تا ۵۰ کتاب پیرامون نصرت جمع‌آوری کردیم و با مرکز اسناد سپاه و مرکز اسناد ملی همکاری داشتیم. با خود بچه‌های نصرت و کسانی که در شکل‌گیری قرارگاه نقش داشتند، نشست‌های طولانی‌مدتی داشتیم. همچنین با محققانی که درباره این واقعه تحقیق کرده بودند، جلسات متعددی برگزار کردیم و از نوشته‌های آن‌ها بهره بردیم. همه این‌ها دست به دست هم داد تا فیلمنامه شکل بگیرد. 

زمانی که مادر شهید هاشمی فوت کرد، شما در حال فیلمبرداری بودید. واکنش شما به این خبر چه بود؟ 

افسوس خوردم. دلم می‌خواست کار زودتر تمام شود تا به مادر بزرگوارشان نشان دهیم که بعد از ۲۲ سال سکوت درباره علی هاشمی، این محصول را ساخته‌ایم. حیف شد. ما دو بار افسوس خوردیم: یک بار برای ۱۲۳ نفری که اجل مهلت نداد تا فیلم را با حاج قاسم ببینند و یک بار هم برای مادر شهید هاشمی که فرصت نکرد فیلم را ببیند. 

بیشتر بخوانید:

از مجنون هور تا اشک هور

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha